کما اینکه در همین چند مدت که سیمکارت با قابلیت اینترنت پرسرعت و تماس تصویری توزیع شده، پروندههای قابل توجهی درخصوص مسائل ناموسی ایجاد شده است. تبعات سیاسی و امنیتی آن نیز کاملا روشن است. شما شرایط فتنه 88 را میدیدید که چه اتفاقی افتاد و آنها با چه سرعتی برخی از صحنهها را منتشر میکردند. B. B. C از طریق ماهواره هم اکنون تمرکز خود را بر روی آموزش خبرنگاری شهروندی قرار داده است. این شبکه بر همین سرویسهایی تکیه کرده که رسما در اختیار مردم قرارداده میشود. در آستانه انتخابات محور کار شبکههای ماهوارهای فارسی زبان خارجی آموزش شهروند خبرنگار است. دشمنان دارند آموزشی به تمام بینندگان ماهواره میدهند که افراد با به کارگیری همین تکنولوژی تلفن همراه، اخبار و تصاویر مورد نیاز بیبیسی را حتی سریعتر و فراگیرتر از رسانههای داخلی مخابره کنند و هرشخص که این سیمکارت را داشته باشد یک خبرنگار بی هزینه برای رسانههای دشمن شود. این هم از تبعات قابل پیش بینی نسل جدید ارتباطات همراه و مشخصا رایتل است. رویکردی که ما باید دنبال کنیم چیست؟ «استعمار مجازی و اطلاعاتی» بهترین اسمی است که میشود روی اینترنت امریکایی فعلی گذاشت. باید حساس باشیم. 200 سال پیش عدهای میگفتند استعمارگران یک ماده بدبوی سیاه را میبرند و در عوض پول و آبادانی برایمان میآورند. کم کم عدهای فهمیدند که اینها دارند بر خودمان تسلط پیدا میکنند. آگاه سازی شد تا به جنبش ملی شدن صنعت نفت رسید ولی خیلی دیرشد و کارشان را که همان تسلط بود کرده بودند. الان در عصر دانش و اطلاعات که همه رقابتهای قدرتها بر سر اطلاعات و دانش است تا با اطلاعات، دانش بالاتر و تکنولوژی قویتر برای تسلط بیشتر کسب کنند ما داریم به دست خودمان اطلاعاتمان را تقدیمشان میکنیم. ظاهرش هم این است که دارند به ما یک سری «خدمات» میدهند. این همان استعمار است که قبلا اسمش «عمران» بود حالا شده «خدمات». در حالی که این توانمندی را در کشور داریم تا از موضع فعال و هوشمند بررسی کنیم و فواید آن را بگیریم و مضراتش را کنار بگذاریم. اگر به خودمان در بومی سازی فن آوری و نیروهای متخصصمان که داریم اعتماد کنیم و با عجله تکنولوژی ناقص وابسته مورد نظر خارجیها را در داخل پمپاژ نکنیم همه مسائل حل میشود. اما عدهای این اقدامات را برنمیتابند. آنها با تکنیک " راه بنداز و جا بنداز " دارند کار خودشان را با سرعت پیش میبرند. مانند این که مردم را به دست خودمان معتاد نماییم و پس از آن بخواهیم با اعتیاد برخورد کنیم . برخی میگویند چون تکنولوژی جدید است باید استفاده کنیم. با این استدلال باید کراک، شیشه و سایر مخدرهای صنعتی را هم چون مواد با تکنولوژی جدید هستند پخش کنیم و بعد اگر برای مردم مشکلی پیش آمد یک فکری به حالشان بکنیم! برخی میگویند که جلوی رشد تکنولوژی را نمیتوان گرفت و پیش از آن ویدئو نیز به همینشکل بود و عدهای جلویش را گرفتند و بعد رها شد و قضیه بدتر شد. اما ما میگوییم اتفاقا حالا که این تکنولوژی در حال رشد است و ما نیز به فرموده مقام معظم رهبری در پیچ تاریخی مهمی هستیم و در موضوع ارتباطات فاصله زیادی با قدرتهای برتر نداریم، بیاییم خودمان نسبت به نحوه استفاده از این ابزار و محدودیتها و یا فرصتهای آن تصمیم بگیریم. اگر استقلال در فضای مجازی محقق شود، زیرساختها و شبکه ما برای محتوای ما مزیتساز خواهد بود؛ در نتیجه از انفعال خارج میشویم و خودمان مناسبات فضای مجازی را رقم میزنیم و به ما تحمیل نمیکنند. این موضوع اصلا دور نیست؛ زیرا فاصله ما با غرب در این موضوعات کم است. در موضوع اینترنت باید از استقلال شروع کنیم. باید یک طرح کلان و شبکه ملی اطلاعات را در کشور داشته باشیم که هر طرح مربوط به توسعه ارتباطات مبتنی بر آن باشد. رایتل نیز باید در چارچوب همین طرح فعال شود که البته این کار را نکرده و بدون ضابطه فرهنگی ورود پیدا کرده و بدون توضیح در باب تبعات فرهنگی آن مشغول تبلیغ است و جالب این که حتی پیوست فرهنگی هم ندارد. برخی میگویند این ایرادات به خاطر رقابت سایر اپراتورها است که به برخی نهادهای انقلابی وصلند. پاسخ این است که البته این موضوع برای همه اپراتورها صدق میکند ولی این تکنولوژی نسل سوم موبایل که برای اولین بار در داخل کشور عرضه میشود ظرفیتهای بالایی دارد و اگر برای انقلاب اسلامی و درجهت جبران مسیر غلط گذشته به کار نبندیم، حتما به تثبیت روند تسلط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی غرب میانجامد و تیرخلاص بر فرهنگ خودی است. اگر از این جا جدی کار را اصلاح کنیم سایر اپراتورها و روند غلط توسعه اینترنت امریکایی در کشور که از دوازده سال قبل تاکنون توسط دولتها با فراز و نشیب دنبال شده اصلاح میگردد. برخی میگویند مگر میشود جلوی رایتل را گرفت؟ با توجه به نداشتن پیوست فرهنگی برای ورود نسل سوم ارتباطات، حتما باید جلوی آن را گرفت تا این روند «راه بیانداز، جا بیانداز در ورود ابزارهای جدید» به جامعه اسلامی متوقف شود و امکان بهره برداری آن در دست کشور خودمان باشد و نه سود اصلی اش را بیگانگان ببرند و خر مهره را به جای مروارید به ما قالب کنند. درست است که دستگاههای مرتبط و مسؤول باید وظایف خود را انجام دهند و تا حدی نیز دارند انجام میدهند ولی اگر مطالبه مردمی و دلسوزان نباشد، طرف مقابل ما صرفا با توجیهاتی از قبیل کسب منافع اقتصادی و جذب سرمایهگذاری خارجی کار خویش را به پیش میبرد. اینترنتی که در کشور ما موجود است فیلترینگ دارد اما این فیلترینگ بر اساس Blak listاست یعنی لیست سیاهی است که سایتها بر طبق آن لیست فیلترگذاری میشوند و بقیه سایتها در اینترنت باز است. اینترنت رصد میشود و مردم هم موارد مجرمانه را از طریق سایت پیوندها گزارش میکنند و درخواستآنها بررسی میشود و مصادیق تطبیق داده و بعد فیلتر میشود. ولی این کافی نیست. وقتی اینترنت پرسرعت میشود کافی نیست که ما منتظر بمانیم تا یک سری سایتها و صفحات با هر محتوای خارجی در دسترس کاربران قرار گیرد و آن گاه ما رصد کنیم و بالاترین مجازاتش برای انواع جرایم و تهدیدهای اساسی این باشد که فیلتر کنیم! خیلی از کشورها این مساله را برای خود حل کردهاند. چین، روسیه و بسیاری از کشورهای غربی برای آن مدل بومی خود را دارند. ما که مدعی جمهوری اسلامی و اخلاق و فرهنگ در دنیا هستیم، مناسبات امریکاییها را چشم بسته بپذیریم یا خوشبین باشیم؟! ما مدعی مدلی هستیم که نه تنها قابل اجراست بلکه از نظر فنی هم تست شده و جواب داده است. به این شکل که لیست مشخصی از سایتهای مفید داخلی با سرعت بالا به شکل موبایل و پورتابل در اختیار مردم باشد و برای اضافه و کم کردن این لیست سفید هم سازوکاری در نظر گرفته شود. چه لزومی دارد این امکانات تکنولوژیک و مخاطب گسترده را در اختیار سایت هایی قرار دهیم که دقیقا بر خلاف مسیر انقلاب اسلامی حرکت میکنند؟ اگر این موضوع به صورت جدی دنبال شود حتی شرکتهای پشتیبانی کننده اینترنت، فروش و سود مناسبی خواهند داشت و این طور نیست که شرکتی بگوید سرمایهگذاری من هدر رفته است بلکه توجیه اقتصادی دارد. اما برخی چون میخواهند سود چند برابر و نامتعارف داشته باشند احساس میکنند که کسی نسبت به این ملاحظات توجهی ندارد و معمولا چون موضوع جدید است به اسم پیشرفت و تکنولوژی موضوع را تبلیغ میکنند تا کسی جرأت نکند حتی در مقابل آن اشکالی را مطرح کند. لازمه تداوم انقلاب اسلامی در فضای مجازی این است که از استقلال شروع کنیم. یکی از مصادیق استقلال این است که با مدل درست و بومی نسبت به این موضوعات تصمیمگیری شود و دلسوزان تصمیم بگیرند. رایتل نیز تا زمانی که مدل مناسبی برای گسترش آن پیدا نشده است توسعه پیدا نکند و تبلیغات نکند. حداقل پیوست فرهنگی داشته باشد و آن پیوست فرهنگی دقیقا مراعات و نظارت و اجرا شود.