هاتف سیصدوسیزده

هاتف سیصدوسیزده

خدمات وبلاگ نویسان
هاتف سیصدوسیزده

هاتف سیصدوسیزده

خدمات وبلاگ نویسان

درباره من

به نام یکتاپرودگار

در سال هزارو سیصد و هفتاد به دنیا آمده ام، در بروجرد ،دیار آیت الله بروجردی(ره)،

تربیت یافته ی خانواده ای متدین و مقید هستم که هرچه را دارم بعد از خدا مرهون زحمات بی دریغ آنهایم.

چند سالی ست که وارد حوزه علمیه شدم و مشغول درسو بحث

و مدتی ست که ازدواج کرده ام، با ریحانه ای بهشتی که آرامش را بر زندگیم حاکم کرده و در کنارش احساس خوشبختی میکنم.

مختصر علاقه ای به نوشتن و کوتاه طبعی از شعرو شاعری دارم!

اما درباره دلشده:

دلشده در لغت به معنای دلباخته، گرفتار عشق و مجنون میباشد،

و منِ عاشق! آمده ا م اینجا تا حرفهایی از جنس دل بزنم،

از جنس عشق...

خودمانی،

بدون ریا و تزویر و دروغ،

حرفهای دل خودم،

حرفهایی که گاهی اوقات هچون آوار خراب میشوند بر سر دلم

نه اینکه من تاب نیاورم ،نه اصلا، 

ولی بار ،بار سنگینی ست

برای چون منی که دغدغه و درد دین دارم.

غلو نمیکنم ،در اندازه خودم درد کشیده ام... درد دیگران را دیده ام...

میدانی؟ لمسش کرده ام با همه وجودم...

شاید بگویید عشق چه دخلی به دین دارد؟!!!!!

آری میشود به جایی رسید که عشقو دین یکی شوند، اصلن چنین فکری نکنید، من خودم را نمیگویم! اما همه مان بسیار دیده ایم،یا اگر کمی چشمهایمان را باز کنیم بسیار میبینیم کسانی را که سرتاپا معنای این حرف منند.

آمده ام تا دردم را با زبان دلم با دستانم و با قلمم بگویم

تا همه ببینندو بشنوند

همه آنهایی که درد دارند،کمرشان زیر بار این همه درد خم شده اما خم به ابرو نمیاورند، آخر متواضعند و دلی وسیع چون اقیانوس دارند.

همه آنهایی که درد میبینند اما چون کبک سرشان را زیر برف کرده اندو  سر میدهند که: همه چیز آرام است!

و همه آنهاییی که بی تفاوتند نسبت به همه چیزو همه کس، هیچ چیز را نمیبینند!

برای همه...

آمده ام بنویسم ،

از خودم،

از دیگران...

از همه.

اگر میپسندید با من همراه شوید.

و من الله توفیق

حامد سلیمانی