خانم های فمینیست هرگز نخوانند؟!!!(مقاله)
خانم های فمینیست هرگز نخوانند؟!!!
«چقدر خوشبختم که در عصر آزادی زندگی می کنم، این روزها یک دختر می تواند پزشک یا قاضی شود، در ارتش ثبت نام کند، به تیم بسکتبال بپیوندد؛ می تواند مدارج شغلی را طی کند، بچه های خودش را در مهدکودک رها کند، هر قدر دلش می خواهد سقط جنین داشته باشد، گزینه های جنسی او دیگر محدود نیستند، روابط جنسی نامشروع پیش از ازدواج و پس از ازدواج برای وی امکان پذیر است، به طور خلاصه یک دختر می تواند هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد، هر چه می خواهد بشنود، تنها یک استثناء وجود دارد، او نمی تواند زن باشد.» (برگرفته از کتاب «نابودی عفاف، ارمغان فمینیسم»، نوشته خانم وندی شلیت، چاپ آمریکا)
تراژدی مدرن زن از اینجا آغاز می شود؛ انقلاب صنعتی.
ویل دورانت می گوید: «این واژگونی سریع عادات و رسوم محترم و قدیم تر از تاریخ مسیحیت را چگونه تعلیل کنیم؟ علت عمومی این تغییر، فراوانی و تعدد ماشین آلات است. "آزادی" زن از عوارض انقلاب صنعتی است...» (لذات فلسفه، ویل دورانت،ص158)
در شرح «قانون مدنی ایران» تألیف دکتر شایگان، صفحه 362، چنین نوشته شده است :« استقلالی که زن در دارایی خود دارد و فقه شیعه از ابتدا آن را شناخته است، در حقوق یونان، رم و ژاپن و تا چندی پیش هم در حقوق غالب کشورها وجود نداشته؛ یعنی زن مثل صغیر و مجنون، محجور و از تصرف در اموال خود ممنوع بوده است. در انگلستان که سابقاً شخصیت زن کاملاً در شخصیت شوهر محو بود، دو قانون؛ یکی در سال 1870 و دیگری در سال 1882 میلادی به نام قانون مالکیت زن شوهردار، از زن رفع حجر نمود. در ایتالیا قانون 1919 میلادی زن را از شمار محجورین خارج کرد. در قانون مدنی آلمان(1900 میلادی) و در قانون مدنی سوئیس(1907) زن مثل شوهر خود اهلیت دارد.»
همان طور که ملاحظه می کنید هنوز حدود یک قرن است از وقتی که اولین قانون استقلال مالی زن در مقابل شوهر(1882 در انگلستان) در اروپا تصویب شد و به اصطلاح از زن شوهردار رفع محجوریت شد در حالی که اسلام چهارده قرن پیش استقلال مالی زن را به رسمیت شناخته بود. مسئله دیگر، بحث آزادی زن در غرب است که حقیقتاً در بند بوده است نه آزاد. دکتر شریعتی در کتاب «فاطمه، فاطمه است» چنین می گوید: « همین زن اوپایی که ما می شناسیم – زن عصر جدید – خودش زاییده و نطفه ی بسته ی «قرون وسطی» است؛ عکس العمل خشونت های ضد انسانی و مرتجعانه ی کشیش هایی که در دوران قدرت روحانیت به نام مسیح و مذهب، زن را تقبیح کردند و ذلیل و محبوس و برده اش ساختند، از استقلال اقتصادی، از حق مالکیت بر اموال خویش، و حتی بر فرزندان خویش و حتی از اسم فامیل داشتن محرومش کردند وقتی منفور خدا نشانش دادند و عامل فساد، وقتی مجرم اصلی در افتادن آدم از بهشت به زمین! در قرون وسطی از کشیشی می پرسند : «آیا به خانه ای که زن وجود دارد، مرد نامحرم وارد بشود؟» می گوید : «هرگز، که اگر این مرد نامحرم بر زن وارد شود و زن را هم نبیند، باز گناه کرده است»... مثل این که اصلاً از وجود زن، گناه در فضا پخش می شود!» (دکتر شریعتی : فاطمه، فطمه است : صفحه 47) و از طرفی سودجویان تاریخ در انقلاب صنعتی و پس از آن، چنان فضا را باز کردند که زن از ظلم اسارت کهن به به ظلم اسارت مدرن کشیده شد. دکتر علی شریعتی در کتاب «انتظار عصر حاضر از زن مسلمان» چنین می گوید: «این پیغمبر بورژوازی اسمش فروید بود و مذهبش جنسیت، و معبدش فرویدیسم و نخستین قربانی اش که در کنار این معبد ذبح شد، ارزش های انسانی زن بود.» ایشان در کتاب «فاطمه، فاطمه است»، در ذیل عنوان فریاد استعمار چنین می گوید : «وه که چه زمینه آماده ای برای استعمار که فریاد بکشد : - آزاد شو– از چی؟ - دیگر «از چی» ندارد؟؛ داری خفه می شوی، هیچ چیز نداری، محرومی، آزاد شو! از همه چیز آزاد شو! آن که در زیر سنگین ترین بارها خفته است و دارد خفه می شود، فقط به نفس آزاد شدن و برخاستن از زیر آوار خفقان و فشار می اندیشد؛ نه به چه گونه آزاد شدن، چگونه برخاستن! زن آزاد می شود، اما نه با کتاب و دانش و ایجاد فرهنگ و روشن بینی و بالا رفتن سطح شعور و احساس و سطح جهان بینی؛ بلکه با قیچی! قیچی شدن چادر! زن یک باره روشن فکر می شود! عقده های زن مسلمان – و شرقی – بزرگترین دست آویز روان شناسان و جامعه شناسان شده در خدمت استعمار و اقتصاد جهانی، تا از زن چنین تعریفی به دست دهند : «زن، حیوانی که خرید می کند!»» خرید می کند تا بازار آزاد اقتصاد و سود جویی بی اندازه نظام سرمایه داری تأمین شود، خرید می کند تا جیب کثیف جریان زر و زور و تزویر جهانی پر شود؛ اگر فکر می کنید آن ها اعتقادی به آزادی زن دارند باید بگویم «زهی تصویر باطل و زهی خیال محال.» البته این همه ی سودجویی از آزادی نیست. امروز سودجویی از صنعت روسپی گری، صنعت پرنوگرافی، برده داری نوین جنسی، فیلم ها و رسانه هاو... سودهای بی نهایت کلان به در جیب جریان زر وزور و تزویر جهانی قرار داده است. این استعمار که دکتر علی شریعتی از آن بارها گفته و از مکر آن ها هشدار داده، فریبی دیگر برای پول بیشتر راه انداخته است؛ «تساوی زن و مرد در همه چیز.» زن ها هم باید کار کنند، تلاش کنند، زن و بچه و خانه را رها کنند و به دنبال پول باشند البته به ظاهر برای خود زنان، اما در حقیقت برای پر پول شدن جیب جریان زر وزور و تزویر جهانی.
خانم بتی فریدان(Betty Friedan) چنین می گوید : «اکنون زنان به یک بحران جدید هویت مبتلا شده اند که اسم خاصی ندارد، چطور ممکن است زنانی که در چنین مشکلات و بحران های بغرنج و خطر آفرینی به سر می برند، خوشبخت نامیده شوند. اگر زنان به آن چه می خواستند رسیده اند، پس دیگر مشکل چیست؟ جواب این معما یک چیز بیشتر نیست و آن همان برابری حقوق مرد و زن است که موجب همه این بلایا شده است. زنان افسرده و غمگین هستند چون آزادند، زنان اسیر و برده آزادی خود شده اند...»(فمینیسم در آمریکا تا سال 2003 ، صفحه 10) این تفکرات که مورد پسند سودجویان دنیا بوده است، انسان بودن و هویت زن را تبدیل به کالا کرده است. یک گروه از محققان سازمان روانشناسی آمریکا (APA)در مورد آزادی جنسی در دختران و ایجاد کردن دیدگاه جنسی در مورد دختران چنین تعریفی را ارائه دهند : «ایجاد کردن دیدگاه جنسی زمانی اتفاق می افتد که ارزش یک انسان را تنها ناشی از رفتار و یا جذابیت جنسی او بدانیم و خصوصیات دیگر او در نظر گرفته نشود و فرد به یک شیء جنسی بدل می شود؛ به بیان دیگر این فرد تبدیل به کالایی برای استفاده جنسی دیگران می شود.» (تأثیر فمینیسم بر دختران در غرب، ص 23)
چه باید کرد؟ این که چه باید کرد را با یک سخن جواب می دهیم، ویلیام جیمز(William James) نویسنده آمریکایی می گوید : «هرگاه بشر سالم زندگی کند، حتماً خدا را تجربه کرده است.» (فمینیسم در آمریکا تا سال 2003، ص 8) این که خدا را تجربه کرده است یعنی چه؟ یعنی این که طبق خواسته ی خدا را عمل کرده است، چه کتابی بهتر از قرآن کریم خواسته های خدا را بیان نموده است؟ و چه کسی بهتر از معصومین (ع) خواسته های خدا را اجرا کرده اند؟ ب
رای این که دختر امروز باید چه کند، باید پای خود را ،جای پای معصومی به نام حضرت فاطمه زهرا (س) (امّ ابیها) بگذارد، یعنی سعی کند مثل حضرت فاطمه زهرا (س) سخن بگوید، مثل او راه برود، مثل او با دیگران ارتباط برقرار کند، مثل او ازدواج نماید، مثل او شرم داری کند، مثل او بچه داری کند، مثل او بچه تربیت کند، مثل او علم بیاموزد، مثل او فرزندانش را عالم بار بیاورد، مثل او محبت کند، مثل او عفت را رعایت کند، مثل او حجاب را رعایت کند، و... ، هنگامی که این طور شد دختر امروز می تواند طعم یک زندگی سالم و با برکت را بچشد. لازم به ذکر است کتاب های خوبی در این زمینه یعنی در سیره ائمه اطهار (ع) نوشته شده است.
در پایان مطلب خود را با سخنی از حضرت امام خمینی(ره) به پایان می رسانم که ایشان خطاب به زنان چنین فرمودند : «در این نهضت(انقلاب اسلامی)، زنان حق بیشتری از مردان دارند. زنان، مردان شجاع را در دامان خود بزرگ می کنند، قرآن کریم انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز» (25/12/57).
سید محمدمحسن جوادزاده
«چقدر خوشبختم که در عصر آزادی زندگی می کنم، این روزها یک دختر می تواند پزشک یا قاضی شود، در ارتش ثبت نام کند، به تیم بسکتبال بپیوندد؛ می تواند مدارج شغلی را طی کند، بچه های خودش را در مهدکودک رها کند، هر قدر دلش می خواهد سقط جنین داشته باشد، گزینه های جنسی او دیگر محدود نیستند، روابط جنسی نامشروع پیش از ازدواج و پس از ازدواج برای وی امکان پذیر است، به طور خلاصه یک دختر می تواند هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد، هر چه می خواهد بشنود، تنها یک استثناء وجود دارد، او نمی تواند زن باشد.» (برگرفته از کتاب «نابودی عفاف، ارمغان فمینیسم»، نوشته خانم وندی شلیت، چاپ آمریکا)
تراژدی مدرن زن از اینجا آغاز می شود؛ انقلاب صنعتی.
ویل دورانت می گوید: «این واژگونی سریع عادات و رسوم محترم و قدیم تر از تاریخ مسیحیت را چگونه تعلیل کنیم؟ علت عمومی این تغییر، فراوانی و تعدد ماشین آلات است. "آزادی" زن از عوارض انقلاب صنعتی است...» (لذات فلسفه، ویل دورانت،ص158)
در شرح «قانون مدنی ایران» تألیف دکتر شایگان، صفحه 362، چنین نوشته شده است :« استقلالی که زن در دارایی خود دارد و فقه شیعه از ابتدا آن را شناخته است، در حقوق یونان، رم و ژاپن و تا چندی پیش هم در حقوق غالب کشورها وجود نداشته؛ یعنی زن مثل صغیر و مجنون، محجور و از تصرف در اموال خود ممنوع بوده است. در انگلستان که سابقاً شخصیت زن کاملاً در شخصیت شوهر محو بود، دو قانون؛ یکی در سال 1870 و دیگری در سال 1882 میلادی به نام قانون مالکیت زن شوهردار، از زن رفع حجر نمود. در ایتالیا قانون 1919 میلادی زن را از شمار محجورین خارج کرد. در قانون مدنی آلمان(1900 میلادی) و در قانون مدنی سوئیس(1907) زن مثل شوهر خود اهلیت دارد.»
همان طور که ملاحظه می کنید هنوز حدود یک قرن است از وقتی که اولین قانون استقلال مالی زن در مقابل شوهر(1882 در انگلستان) در اروپا تصویب شد و به اصطلاح از زن شوهردار رفع محجوریت شد در حالی که اسلام چهارده قرن پیش استقلال مالی زن را به رسمیت شناخته بود. مسئله دیگر، بحث آزادی زن در غرب است که حقیقتاً در بند بوده است نه آزاد. دکتر شریعتی در کتاب «فاطمه، فاطمه است» چنین می گوید: « همین زن اوپایی که ما می شناسیم – زن عصر جدید – خودش زاییده و نطفه ی بسته ی «قرون وسطی» است؛ عکس العمل خشونت های ضد انسانی و مرتجعانه ی کشیش هایی که در دوران قدرت روحانیت به نام مسیح و مذهب، زن را تقبیح کردند و ذلیل و محبوس و برده اش ساختند، از استقلال اقتصادی، از حق مالکیت بر اموال خویش، و حتی بر فرزندان خویش و حتی از اسم فامیل داشتن محرومش کردند وقتی منفور خدا نشانش دادند و عامل فساد، وقتی مجرم اصلی در افتادن آدم از بهشت به زمین! در قرون وسطی از کشیشی می پرسند : «آیا به خانه ای که زن وجود دارد، مرد نامحرم وارد بشود؟» می گوید : «هرگز، که اگر این مرد نامحرم بر زن وارد شود و زن را هم نبیند، باز گناه کرده است»... مثل این که اصلاً از وجود زن، گناه در فضا پخش می شود!» (دکتر شریعتی : فاطمه، فطمه است : صفحه 47) و از طرفی سودجویان تاریخ در انقلاب صنعتی و پس از آن، چنان فضا را باز کردند که زن از ظلم اسارت کهن به به ظلم اسارت مدرن کشیده شد. دکتر علی شریعتی در کتاب «انتظار عصر حاضر از زن مسلمان» چنین می گوید: «این پیغمبر بورژوازی اسمش فروید بود و مذهبش جنسیت، و معبدش فرویدیسم و نخستین قربانی اش که در کنار این معبد ذبح شد، ارزش های انسانی زن بود.» ایشان در کتاب «فاطمه، فاطمه است»، در ذیل عنوان فریاد استعمار چنین می گوید : «وه که چه زمینه آماده ای برای استعمار که فریاد بکشد : - آزاد شو– از چی؟ - دیگر «از چی» ندارد؟؛ داری خفه می شوی، هیچ چیز نداری، محرومی، آزاد شو! از همه چیز آزاد شو! آن که در زیر سنگین ترین بارها خفته است و دارد خفه می شود، فقط به نفس آزاد شدن و برخاستن از زیر آوار خفقان و فشار می اندیشد؛ نه به چه گونه آزاد شدن، چگونه برخاستن! زن آزاد می شود، اما نه با کتاب و دانش و ایجاد فرهنگ و روشن بینی و بالا رفتن سطح شعور و احساس و سطح جهان بینی؛ بلکه با قیچی! قیچی شدن چادر! زن یک باره روشن فکر می شود! عقده های زن مسلمان – و شرقی – بزرگترین دست آویز روان شناسان و جامعه شناسان شده در خدمت استعمار و اقتصاد جهانی، تا از زن چنین تعریفی به دست دهند : «زن، حیوانی که خرید می کند!»» خرید می کند تا بازار آزاد اقتصاد و سود جویی بی اندازه نظام سرمایه داری تأمین شود، خرید می کند تا جیب کثیف جریان زر و زور و تزویر جهانی پر شود؛ اگر فکر می کنید آن ها اعتقادی به آزادی زن دارند باید بگویم «زهی تصویر باطل و زهی خیال محال.» البته این همه ی سودجویی از آزادی نیست. امروز سودجویی از صنعت روسپی گری، صنعت پرنوگرافی، برده داری نوین جنسی، فیلم ها و رسانه هاو... سودهای بی نهایت کلان به در جیب جریان زر وزور و تزویر جهانی قرار داده است. این استعمار که دکتر علی شریعتی از آن بارها گفته و از مکر آن ها هشدار داده، فریبی دیگر برای پول بیشتر راه انداخته است؛ «تساوی زن و مرد در همه چیز.» زن ها هم باید کار کنند، تلاش کنند، زن و بچه و خانه را رها کنند و به دنبال پول باشند البته به ظاهر برای خود زنان، اما در حقیقت برای پر پول شدن جیب جریان زر وزور و تزویر جهانی.
خانم بتی فریدان(Betty Friedan) چنین می گوید : «اکنون زنان به یک بحران جدید هویت مبتلا شده اند که اسم خاصی ندارد، چطور ممکن است زنانی که در چنین مشکلات و بحران های بغرنج و خطر آفرینی به سر می برند، خوشبخت نامیده شوند. اگر زنان به آن چه می خواستند رسیده اند، پس دیگر مشکل چیست؟ جواب این معما یک چیز بیشتر نیست و آن همان برابری حقوق مرد و زن است که موجب همه این بلایا شده است. زنان افسرده و غمگین هستند چون آزادند، زنان اسیر و برده آزادی خود شده اند...»(فمینیسم در آمریکا تا سال 2003 ، صفحه 10) این تفکرات که مورد پسند سودجویان دنیا بوده است، انسان بودن و هویت زن را تبدیل به کالا کرده است. یک گروه از محققان سازمان روانشناسی آمریکا (APA)در مورد آزادی جنسی در دختران و ایجاد کردن دیدگاه جنسی در مورد دختران چنین تعریفی را ارائه دهند : «ایجاد کردن دیدگاه جنسی زمانی اتفاق می افتد که ارزش یک انسان را تنها ناشی از رفتار و یا جذابیت جنسی او بدانیم و خصوصیات دیگر او در نظر گرفته نشود و فرد به یک شیء جنسی بدل می شود؛ به بیان دیگر این فرد تبدیل به کالایی برای استفاده جنسی دیگران می شود.» (تأثیر فمینیسم بر دختران در غرب، ص 23)
چه باید کرد؟ این که چه باید کرد را با یک سخن جواب می دهیم، ویلیام جیمز(William James) نویسنده آمریکایی می گوید : «هرگاه بشر سالم زندگی کند، حتماً خدا را تجربه کرده است.» (فمینیسم در آمریکا تا سال 2003، ص 8) این که خدا را تجربه کرده است یعنی چه؟ یعنی این که طبق خواسته ی خدا را عمل کرده است، چه کتابی بهتر از قرآن کریم خواسته های خدا را بیان نموده است؟ و چه کسی بهتر از معصومین (ع) خواسته های خدا را اجرا کرده اند؟ ب
رای این که دختر امروز باید چه کند، باید پای خود را ،جای پای معصومی به نام حضرت فاطمه زهرا (س) (امّ ابیها) بگذارد، یعنی سعی کند مثل حضرت فاطمه زهرا (س) سخن بگوید، مثل او راه برود، مثل او با دیگران ارتباط برقرار کند، مثل او ازدواج نماید، مثل او شرم داری کند، مثل او بچه داری کند، مثل او بچه تربیت کند، مثل او علم بیاموزد، مثل او فرزندانش را عالم بار بیاورد، مثل او محبت کند، مثل او عفت را رعایت کند، مثل او حجاب را رعایت کند، و... ، هنگامی که این طور شد دختر امروز می تواند طعم یک زندگی سالم و با برکت را بچشد. لازم به ذکر است کتاب های خوبی در این زمینه یعنی در سیره ائمه اطهار (ع) نوشته شده است.
در پایان مطلب خود را با سخنی از حضرت امام خمینی(ره) به پایان می رسانم که ایشان خطاب به زنان چنین فرمودند : «در این نهضت(انقلاب اسلامی)، زنان حق بیشتری از مردان دارند. زنان، مردان شجاع را در دامان خود بزرگ می کنند، قرآن کریم انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز» (25/12/57).
سید محمدمحسن جوادزاده
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۰ ساعت 22:58 توسط سید محمد محسن جوادزاده
|
در جهان هرگز نشو مدیون احساس کسی