3. نقد پذیری
11. اوصاف پروردگار
اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ
الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ
الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَةِ بِه نَای فی
قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ
اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیةِ وَ الاینیةِ
الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛[11]
به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن
که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیدهها
نگنجد، او با همه نزدیکیاش دور است و با همه دوریاش نزدیک، کیفیت و
چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را
آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار
است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نامهایش پاکیزه است.
12. رذایل اخلاقی
اَلْحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ، وَ الزَّهْوُ جالِبُ المَقتِ، وَالعُجْبُ
صارِفُ عَنْ طَلَبَ الِْعِلْمِ داعٍ اِلی الغَمْطِ وَ الجَهْلِ، وَ البُخْلُ
اَذَمُّ اْلاَخْلاقِ وَ الَّطَمَعُ سَجیةٌ سَیئَةٌ؛[12]
حسد نیکوییها را نابود سازد، و فخر فروشی دشمنی آورد، و خودپسندی مانع از
طلب دانش است و به سوی خواری و جهل فرامیخواند، و بخل ناپسندیدهترین خلق و
خوی است، و طمع خصلتی ناروا و ناشایست است.
13. خدا، آری. روزگار، نه.
روزی یکی از یاران امام هادی(ع) که بر اثر تصادف با حیوانی صدمه دیده بود،
بر آن حضرت وارد شد و با اشاره به زخمهایی که برداشته بود، به روزگار بد
میگفت. آن حضرت، خطاب به او سخنی به این مضمون فرمودند: روزگار را ملامت
نکن؛ زیرا همه حوادث عالم به دست خداوند است و روزگار هیچ نقشی در پیدایش
امور ندارد و غیر خداوند به گونه مستقل در زندگی مردم مؤثر نیستند و نیز
فرمودند: «لاتَعُدْ و لاتَجْعَل للایام صنعاً فی حکم الله؛ یعنی برای
روزگار اثر و نقشی در حکم خداوند، به حساب نیاور و قرار مده.».
آن شخص با شنیدن سخنان امام7، به واقعیت امر، آگاه شد و توبه کرد.[13]
14. نتیجه بی اعتنایی به مکر خدا
من اَمِنَ مَکرَ الله و الْیمَ اَخْذِهِ، تَکَبَّرَ حَتی یحِلَّ به قضاؤه
و نافَذَ اَمْرُهُ، وَ مَنْ کان علی بینَةِ مِنْ رَبَّهِ هانَتْ علیه
مَصائِبُ الدنیا و لو قُرِضَ و نُشِرَ؛[14]
هر که از مکر خدا و مؤاخذه دردناکش آسوده باشد، تکبر پیشه کند تا قضای خدا و
امر نافذش او را فراگیرد، و هر که بر طریق خدا پرستی محکم و استوار باشد،
مصائب دنیا بر وی سبک اید؛ اگر چه (بدنش) قیچی شود و ریز ریز گردد.
15. تقیه
لو قلتُ اِنَّ تارِکَ التَّقیةِ کتارک الصَّلاةِ لَکُنْتُ صادقاً؛[15]
اگر بگویم: هر کس تقیه را ترک کند، مانند کسی است که نماز را ترک کرده، هر اینه راست گفتهام.
16. شکرگزار و شکر
اَلشَّاکِرُ اَسْعَدُ بِالشُّکْرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَةِ الَّتِی اَوْجَبَتِ الشُّکْرَ لِاَنَّ
النِّعَمَ مَتاعٌ وَ الشُّکْرَ نِعَِمٌ وَ عُقْبی؛[16]
شخص شکرگزار به سبب شکر، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر شده
است؛ زیرا نعمت کالای دنیاست و شکرگزاری، نعمت دنیا و آخرت است.
17. دنیا جایگاه سود و زیان
اَلدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَروُنَ؛[17]
دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و دستهای زیان بینند.
18. پرهیز از تملق
قال ابوالحسن الثالثُ(ع) لِرَجُلٍ و قَدْ اَکْثَرَ مِنْ اِفْراطِ الثَّناءِ
علیه اَقْبِلْ علی شَأنِکَ، فَاِنَّ کَثْرَةَ المَلَقِ یهْجُمُ علی الظِّنَّةِ
و اذا حَلَلْتَ مِنْ اَخِیکَ فی مَحَلِّ الثَّقَةِ، فَاعْدِلْ عَنِ المَلَقِ
الی حُسْنِ النِّیةِ؛[18]
امام هادی(ع) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود، فرمودند: از این
کار خودداری کن؛ زیرا تملّق بسیار، بدگمانی به بار میآورد هنگامی که در
نزد برادر مؤمنت مورد اعتماد و وثوق هستی، از تملق او دست بردار و حسن نیت
نشان بده.
19. جایگاه حسن ظن و سوءظن
اذا کان زَمانٌ العَدْلُ فیه اَغْلَبُ مِنَ الجَوْرِ فَحَرامٌ اَنْ تَظُنَّ
بِاَحَدٍ سُوءاً حتی یعْلَمَ ذلک منه، و اذا کان زمانٌ الجَوْرُ
اَغْلَبُ فیه من العدل فلیس لِاَحَدٍ اَنْ یظُنَّ بِاَحَدٍ خیراً مالم
یعْلَمْ ذلِکَ مِنْهُ؛[19]
هر گاه در زمانهای عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانی به دیگری حرام است،
مگر آنکه (آدمی) بدی از کسی ببیند. و هر گاه در زمانی ظلم بیش از عدل باشد،
نباید به کسی خوشبین باشد، مگر اینکه به نیکی او یقین کند.
20. زیباتر از زیبایی
خَیرٌ مِنْ الخیر فاعِلُهُ، و اَجْمَلُ من الجمیل قائِلُهُ، و اَرْجَحُ
من العلم حامِلُهُ، وَ شَرٌّ مِنَ الشَرِّ جالِبُه، وَ اَهُوَلَ مِنَ
الهَوْلِ راکِبُهُ؛[20]
بهتر از نیکی، نیکوکاری است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است، و برتر از
علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناکتر از وحشت،
آورنده آن است.
21. توقع بیجا
لاتَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنُ کَدَرْتَ علیه، وَلاَ الْوَفَاء لِمَنْ غَدَرْتَ
به، و لا النُّصحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ الیه، فَاِنَّها قَلْبُ
غَیرِکَ کَقَلْبِکَ له؛[21]
از کسی که بر او خشم گرفتهای، صفا و صمیمیت مخواه، و از کسی که به وی
خیانت کردهای، وفا طلب نکن، و از کسی که به او بدبین شدهای، انتظار
خیرخواهی نداشته باش که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست.
22. برداشت خوب از نعمتها
اَلْقُوا النِّعَمَ بِحُسْنِ مُجاوَرَتِها وَ التَمِسُوا الزِّیادَةَ فیها
بِالشُّکْرِ علیها، وَاعْلَمُوا اَنَّ النَّفْسَ اَقْبَلُ شَیءٍ لِما اُعْطِِیتْ
وَ اَمْنَعَ شَیءٍ لِما مُنِعَتْ؛[22]
نعمتها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکرگزاری
افزون کنید، و بدانید که نفس آدمی روآورندهترین چیز است به آنچه به آن
بدهی، و باز دارندهترین چیز است، از آنچه آن را بازداری.
23. خشم بر زیردستان
اَلْغَضََبُ علی مَنْ تَمْلِکُ لَوْمٌ؛[23]
خشم به زیردستان از پستی است.
24. عاق والدین
اَلْعُقُوقُ ثُکْلُ مَنْ لَمْ یثْکَلْ؛[24]
نافرمانی(فرزند از پدر و مادر) مصیبت مصیبت نادیدگان است.
25. تأثیر صله رحم در طول عمر
اِنَّ الرَّجُلَ لَیکُونَ قَدْ بَقِی مِنْ ثَلاثون سَنَةً فَیکُونَ وُصُولاً
لِقَرابَته وُصُولاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثَلاثه و ثلاثین سَنَةً،
وَ إنَّهُ لَیکُونَ قَد بَقِی مِنْ أََجْلِهِِ ثَلاثٌ و ثلاثون سَنَةً فیکون
عاقّاً لِقَرابَتِهِ قاطِعاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثلاثَ سنینَ؛[25]
چه بسا شخصی که مدت عمرش سی سال مقدّر شده باشد، اما به خاطر صله رحم و
پیوند با خویشاوندانش، خداوند عمرش را به 33 سال برساند، و چه بسا کسی که
مدت عمرش 33 سال مقدر شده باشد، ولی به سبب آزردن خویشاوندان و قطع رحمش،
خداوند عمرش را به سه سال برساند.
26. نتیجه عاق والدین
اَلعُقُوقُ یعَقِّبُ القِلَّةَ اِلَی الذِّلَّه؛[26]
نارضایتی پدر و مادر، کمی روزی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت میکشاند.
27. بیطاقتی در مصیبت
اَلْمُصِِیبَةُ للِصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتانِ؛[27]
مصیبت برای صابر یکی است و برای کسی که بیطاقتی میکند، دوتاست.
28. همراهان دنیا و آخرت
37. خودخواهان مغضوب
______________________________
[1] . بحارالانوار، ج54، ص83.
[2] . الکافی، ج2، ص124؛ وسائل الشیعه، ج15، ص273، ح20497.
[3] . وسائل الشیعه، ج2، ص18؛ مستدرک، ج4، ص474، ح9577.
[4] . بحارالانوار، ج98، ص113.
[5] . همان، ج75، ص365.
[6] . تحف العقول، ص298.
[7] . بحارالانوار، ج72، ص300.
[8] . همان، ج75، ص370.
[9] . بحارالانوار، ج68، ص182.
[10] . همان، ج75، ص365؛ تحف العقول، ص483.
[11] . بحارالانوار، ج4، ص303، باب 4.
[12] همان، ج69، ص199.
[13] . وسائل الشیعه، ج7، ص509؛ بحارالانوار، ج56، ص3.
[14] . تحف العقول، ص483.
[15] . وسائل الشیعه، ج16، ص211.
[16] . بحارالانوار، ج71، ص417.
[17] . همان، ج75، ص366.
[18] . همان، ج70، ص295.
[19] . همان، ج75، ص370، باب 28.
[20] . همان.
[21] . همان.
[22] . همان، ج75، ص370، باب28.
[23] . همان.
[24] . مستدرک، ج15، ص194؛ بحارالانوار، ج75، ص369، باب28.
[25] . بحارالانوار، ج71، ص103.
[26] . همان، ج75، ص318، باب28.
[27] . مستدرک، ج2، ص445؛ بحارالانوار، ج75، ص368، باب28.
[28] . بحارالانوار، ج75، ص368.
[29] . همان، 369.
[30] . همان، ص370.
[31] . همان، ص369.
[32] . همان، ص379.
[33] . همان، ص369.
[34] . همان، ص370.
[35] . همان، ص369.
[36] . همان، ص379؛ اعلام الدین، ص311.
[37] . بحارالانوار، ج75، ص368.
[38] . همان، ص368.
[39] . همان، ج67، ص112.
[40] . تحف العقول، ص457.
سلام دوست خــــــــــــــــــوب من
شب آرزوهاست و برای شما و همه ی مومن ها از ته دل آرزوی بهترسن ها رو دارم.
خدا کنه امسال سال خوبی باشه. انشالله
و توی یکی از روزهای ایام هفته اش ظهور آقامون باشه و ما هم پا در رکابش...
آمین
با افتخار لینکتون کردم
بار سنگینی بر دوش ماست ... رفتند تا بمانیم
« شهید حسین دهقان موری آبادی »
دست از اسلام و امام و روحانیت بر ندارید کسانی که
از اینها دوری کردند به راستی که جهنم برای خود مهیا کردند
........................
سلام علیکم ...
ممنون از حضورتون . لینک شدید .
سنگر ما رو به اسم « معراج نامه شهدا » لینک فرمایید .
یازهرا(س)